حمله خونین دزدان خشن به جوان وظیفه شناس
همشهری , 29 مرداد 1393 ساعت 10:02
اوشیدا: پسر جوان دست خود را از دست داد تا به دزدان اجازه سرقت از خودروی همسایه را ندهد.
به گزارش پایگاه خبری اوشیدا: اين حادثه نيمه شب جمعه ۱۷مرداد امسال رخ داد. آن شب اميد مرادپور همراه ۲نفر از دوستانش راهي خانهشان در منطقه شاهين ويلاي كرج بودند كه در نزديكي خانهشان، يك خودروي پژو ۴۰۵از كنارشان رد و كمي جلوتر، كنار خودروي ديگري توقف كرد. ۳مرد جوان به محض پيادهشدن، به سراغ خودروي پارك شده در كنار خيابان رفتند و در چشم بر هم زدني در آن را باز كردند و مشغول سرقت لوازم داخلش شدند.
اميد با ديدن اين صحنه تصميم گرفت مانع دزدان شود. به طرفشان دويد و با داد و فرياد سعي كرد آنها را فراري دهد اما دزدان خشن جسورتر از آن بودند كه با شنيدن فريادهاي او متواري شوند. اميد كه اين روزها در يكي از بيمارستانهاي تهران بستري و تلاش پزشكان براي درمان او ادامه دارد، ماجراي حادثه را اينطور تعريف ميكند: تصور ميكردم دزدان با شنيدن فريادهاي من فرار ميكنند اما اينطور نشد. يكي از آنها كه قمه بلندي داشت به طرفم آمد و همانطور كه قمه را در هوا ميچرخاند سعي ميكرد به من ضربه بزند.
من كه وحشت كرده بودم، سعي كردم خودم را نجات دهم اما يكي از ضربات قمه به شكمم خورد و مجروح شدم. با ديدن اين صحنه با صداي بلندتر از مردم كمك خواستم و سعي كردم فرار كنم كه يكي ديگر از سارقان مقابلم قرار گرفت. او هم قمهاي شبيه شمشير در دست داشت و سعي ميكرد بهصورت و گلويم ضربه بزند كه من جاخالي ميدادم تا بتوانم راهي براي فرار پيدا كنم. آخرين ضربهاي كه او به طرفم رها كرد، صورتم را هدف گرفته بود كه ناخودآگاه دستم را بالا آوردم تا تيغه قمه را بگيرم اما در يك لحظه دستم قطع و به گوشهاي پرتاب شد.
جوان ۲۵ساله كه تا حالا ۵عمل جراحي براي پيوند دستش را پشت سر گذاشته است، ميگويد: دزدان با ديدن اين صحنه پا به فرار گذاشتند. من وحشت كرده بودم اما سعي كردم آرامشم را حفظ كنم و مثل فيلمها كاري كنم كه دستم دوباره پيوند بخورد. براي همين آن را از روي زمين برداشتم تا با پارچه به قسمت قطع شده بچسبانم ولي هر چه كردم نشد و منتظر ماندم تا آمبولانس بيايد.
سرگردان در بيمارستانها
ساكنان خيابان ۱۴قلم در منطقه شاهين ويلا با شنيدن فريادهاي اميد از خانههايشان بيرون آمدند. يكي با پليس تماس ميگرفت و ديگري سعي ميكرد ماجرا را به اورژانس خبر دهد. عدهاي هم هر چه يخ در خانه داشتند را داخل ظرف ريختند و به كوچه آوردند تا با قرار دادن دست قطع شده پسر جوان داخل يخها، مانع از فاسد شدن بافتهاي آن شوند.
خواهر اميد كه اين روزها تنها آرزويش پيوند خوردن دست برادرش است ميگويد: آن شب وقتي خبر را شنيديم، سراسيمه به سراغ برادرم رفتيم. ابتدا او را به يكي از بيمارستانهاي كرج برديم اما گفتند كه كاري از دستشان ساخته نيست. بعد به بيمارستاني ديگر رفتيم و تا ساعت ۶صبح در بيمارستانها سرگردان بوديم تا اينكه سرانجام يكي از بيمارستانهاي تهران برادرم را پذيرش كرد. او به اتاق عمل برده شد و تحت جراحي پيوند قرار گرفت اما حالا پزشكان ميگويند كه فقط بايد دعا كنيم تا پيوند جواب دهد. در غيراينصورت برادرم دستش را از دست خواهد داد.
عملهاي سريالي
اميد تا حالا ۵بار به اتاق عمل رفته و زير تيغ جراحي قرار گرفته اما هنوز چند عمل جراحي ديگر باقي مانده است. ميگويد: شنيدهام كه همان شب، دزدان پس از حمله به من در محله ديگري به يك پسر جوان حملهور شده و با ضربه قمه به چشمش آسيب جدي رساندهاند.
پس از اين ماجرا، از كلانتري محل به ملاقاتم آمدند و بهخاطر حس وظيفهشناسي از من تشكر كردند. از طرفي مأموران تا حالا چند مظنون را دستگير كردهاند كه هيچكدام عاملان حمله به من نبودند و اميدوارم سارقان خشن هر چه زودتر دستگير شوند.
با ديدن دزدان چه كنيم؟
کد مطلب: 32114
آدرس مطلب: https://www.oshida.ir/vdcay6ne.49nu615kk4.html