مدیرانی که نمی توانند از راههای صحیح منافع خود را تامین کنند دست به ترور شخصیت افراد میزنند
به گزارش
پایگاه خبری اوشیدا؛تروریست کسی است که اگر هم تواناتر از ترور شونده باشد، به دلیلی، شرایط مقابله رویارویی را ندارد زیرا ترور،یکی از ابزار کار باندهای جنایتکار و مافیای بین المللی با حکومتهای غاصب و متجاوز و غیرمردمی می باشد که فریبکارانه مردم نمایی می کنند و بنابراین مجبورند مخالفان خود را باترور و رعب و وحشت از سر راه بردارند اما در حال حاضر ترورهای داریم که نمیتوان با هیچ منطقی آن راتطبیق داد.
ترور شخصیت در زمان کنونی یکی از انواع بی اخلاقیها درسطح جامعه و به ویژه ادارات و رقبای سیاسی می باشد که روز به روز هم بیشتر و بدتر می شود.
ترور شخصیت در سازمان رفتار یک فرد یا افرادخاصی است که چون برای دستیابی به هدفهای شخصی یا گروهی خود قادر به استفاده از روشهای صحیح نیستند و نمی توانند منافع خود را به شیوه صحیح، مقبول پذیرفته شده و مطابق با موازین اخلاقی بدست آورند، می کوشند با اعمال قدرت و براساس ترس و حذف روانی فرد یا افراد دیگر، به مقصود خود برسند و طی فرایند، آن شخص یا اشخاص خاص را در نظر روساء و همکارانش نامطلوب، کم کار، مخالف اهداف سازمان و در نهایت مخالف شیوه های قانونی متداول و پذیرفته شده در جامعه معرفی کند.
دیدگاهای سیاسی همواره در حوزهای مرتبط و تخصصی خود به عنوان یک اصل پذیرفته شده و قابل تحسین است در برخی از سازمانهای خدماتی و تخصصی وقتی نگرش سیاسی در قالب تعلقات سلیقه ای و منفی چون حس ناسیونالیستی، تمایلات حزبی و گروهی و اقوام گرایی رواج پیدا می کند خواسته یا ناخواسته مدیران بواسطه حمایتهای سیاسی وام دار این نگرشها می شوند آنگاه فرایند گزینش، جذب، بکارگیری، انتصابات و رشد سازمانی دیگر براساس شایسته سالاری نمی باشد و اینجاست که ارتباطات و تعلقات خاص پررنگ شده و دیگر آن سازمان دچار آفت شده و یا در جا میزند و یا پس رفت میکند.
ترور شخصیت یکی از ابزار کارآمد از سوی مدیران ارشد و یا برنامه ریزان وابسته به آنها که بیشتر در قالب مشاوره می باشد در دستور کار قرار می گیرد.
تاوان و نتیجه ترور شخصیت چه از نظر مبانی دینی و شرعی و چه از نظر اصول اخلاقی و انسانی و درنهایت از نظرقواعد و اصول سازمانی و مدیریتی بسیار سنگین است و دامنه آن مجموعه اهداف و منافع را بصورت مستقیم و غیرمستقیم تحت تاثیر قرار میدهد.
وقتی یک مدیر درگیر تضادهای درونی و خودمحوری های خویش است ممکن است برای حفظ موقعیت خود به روش غیرانسانی ترور شخصیت درسازمان مربوطه بپردازد.
دلایل و عوامل ترور شخصیت در سازمان هر چه باشد آثار و نتایج مخرب و تهدیدکننده آن می تواند حتی موفق ترین سازمانهای یک کشور را از پای درآورد یا پیشروی آن را کند سازد.
زیرآب زنی یک نوع دیگر از ترور شخصیت می باشد که به راحتی و مثل آب خوردن انجام می گیرد و مدیران ناتوان، به قول خودشان برای کنترل پرسنل تحت امر افرادی را در سازمان مربوطه به واسطه پول، پاداش، پست، قدرت و مانورکاری پرورش میدهند و هروز منتظر این کلاغهای خبرچین هستند تا برایشان خبر بیاورند و آن هم بدون تحقیق جهت تنبیه و کنترل کارمندان دست به اقدامهای عجولانه، احساسی و بی منطق میزند که گاهی جبرانش سخت خواهد بود.
در سیستم اداری افرادی هستند که میخواهند ستاره و نورچشمی ربیس خود باشند.
دروغ، گناه، غیبت و سه گناه کبیره است که کسانی که کمبودهایی در محیط کار دارند به آن متوسل می شوند تابتوانتد، فاتح صندلی وپست ها شوند حتی گاهی اوقات این کار به صورت دسته جمعی و باندی انجام می گیرد و از این طریق باندبازی در اداره و سازمان راه می افتد.
اگر فردی در سازمان برای رسیدن به خواسته های خود ناچار میشود از این راه ناصواب یعنی ترور شخصیت استفاده کند نشان از آن دارد که سازمان آن فرد دچار بیماری و اشکال است وقتی شیوه ارزیابی بکارگیری و عملکرد شغلی کارکنان نامناسب است بسیاری از افراد دچارسرخوردگی می شوند و به ترورشخصیت و زیرآب زنی متوسل می شوند و این روش را یک نوع مکانیزم دفاعی می پندارند.
وقتی انتخاب افراد شایسته و علمی نیست و مسولیتها به افرادی داده میشود که مستحق آن نیستند و حتی نمی توانند درست صحبت کنند بروز ترورشخصیت در سازمان شکل می گیرد.
مدیرانی که با ندانم کاری و عدم پشتوانه علمی و تخصصی باعث پرورش همچنین افرادی میشوند نه تنها سازمان تحت امر خود را به سمت پرتگاه سوق میدهد بلکه همچنین افرادی را وارد جامعه می کنند که می تواند بی اعتمادی و مشکلات اجتماعی و خانوادگی راگسترش دهد چون این افراد دیگران را مزاحم پیشرفت خود می دانند و از آنجاست که اعتماد به نفس شان ضعیف میشود.
امام علی (ع) می فرماید: خوشا به حال کسی که پرداختن به عیوبش، او را از پرداختن به عیوب دیگران بازدارد.
انتهای پیام///
