۱

طنز/ غلامعلی آبدهی مقدم

گردنه حاجی کش, ایران خودرو وکاتب سیستانی

به گزارش پایگاه خبری اوشیدا؛ روایتی است که می گویند در قدیم عده ای از حاجیان بعد از برگشتن از سفر معنوی حج در این محل در کمین راهزنان گیر افتاده، آن راهزنان نه تنها اموالشان بلکه جانشان را گرفته محل را ترک می کنند به همین خاطر از آن روز این گردنه به گردنه حاجی کش معروف است.

حال ممکن است که خوانندگان عزیز از این کاتب سوال کنند که این گردنه چه ارتباطی با ایران خودرو دارد اگر خوانندگان عزیز کمی حوصله به خرج دهند ارتباط گردنه حاجی کش وایران خودرو را با دلیل ومدرک خدمتشان ارائه خواهم کرد.

البته لازم است که قبل ازتوضیح این ضرب المثل معروف را که می گویند با پنبه سر می برند را ذکر کنم تا بعد که قضیه ایران خودرو را برای عزیزان بیان کردم موضوع خوب برایشان حلاجی شده باشد.

حالا بریم سر اصل ماجرا یا موضوع گردنه حاجی کش وایران خودرو! عزیزان سرگردنه بگیرانی که سر راه را بر قافله ها می بندند بازور وشمشیر وقمه مال مردم را به غارت می برند اما در موردایران خودرو عکس این قضیه صادق است چون در اینجا این مردم هستند که اموالشان را برای خرید خودرو دودستی تقدیم ایران خودرو می کنند واما بعد.....!

سارقانی که راه را بر مردم می بندند با سلاح سرد وگرم افراد قافله را قتل عام می کنند اما در مورد ایران خودرواین قتل ها باز شکلی دیگر به خود می گیرد مثلا طرفی که پولش را جهت پیش خرید خودرو تحویل ایران خودرو کرده بعد از سپری شدن مدت تعهد طرفین,وقتی می بیند از خودرویش خبری نیست یا آدم خونسردی است که با یک مقدار ناراحتی به خانه برگشته اینقدر منتظر می ماند که در نهایت عمرش به سر آمده....الفاتحه و بعد اگر عمری برای وراث باقی بود صاحب آن خودرو کذائی می شود واما اگر طرف مثل بنده حقیر باشد که زود جوش می آورد,براثرامروز وفردا کردن ایران خودرو از عصبانیت سکته را زده و دارفانی را وداع می گوید که تقریبا شبیه آن کشتار راهزنان اما به طریق همان ضرب المثلی که در بالا خدمت عزیزان عرضه داشتم یعنی با پنبه.....بماند!

ممکن است عزیزان خواننده بپرسند که ای کاتب این موضوع به تو چه ربطی دارد؟ تو که نه پولی داری که خودرو بخری ونه هم برای خرید خودرو، به شرکت ایران خودرو پولی پرداخت کرده ای، پس چرا پنبه ایران خودرو را می زنی؟!

اتفاقا در این یک مورد خوانندگان اشتباه حدس زده اند,چون این کاتب بعد از عمری پس انداز وگرفتن وام از چند بانک و موسسه مالی,سرپیری هوس کردم که از ایران خودرو ماشینی پیش خرید کنم! نبودید که با چه کبکبه ودبدبه ای به ایران خودرو شهرمان مراجعه وبا چه قیافه ای پول را دودستی تقدیم مسئول مربوطه کردم بعد خانه آمده تقویم را جلویم گذاشته منتظر پایان دو ماه وعده ای که ایران خودرو داده بود ماندم.

ابتدا شروع به ثانیه شماری، بعددقیقه شماری، بعد ساعت شماری.....کردم تا اینکه دوماه به انتها رسید از آنجائیکه ته جیبم پولی نمانده بود تا گوسفندی قربانی کنم,یک عدد تخم مرغ گرفته در جیبم گذاشتم تا هنگام تحویل ماشین آنرا جلوی لاستیک گذاشته از رویش عبور کنیم تا چشم حسود وبخیل مانند تخم مرغ بترکد واز شر حسودان ندید بدید در امان بمانم.

خلاصه چه سرتان را درد آورم با تخم مرغ در جیب راهی نمایندگی شهرمان شدم تا ماشینیم را تحویل بگیرم.وارد نمایندگی که شدم هرچه اینطرف وآنطرف را ورانداز کردم چشمم به خودروی صفر کیلومتری نیفتاد! فکر کردم از آنجائیکه براثر کهولت سن چشمم کم سو شده اند، احتمالا خودرو را ندیده ام.

دیدم بهتر است به نزد مسئول محترم رفته وتقاضای خودروام را بکنم نزد مسئول محترم رفته وخودم را معرفی و تقاضایم را مطرح کردم یارو نگاهی به سرتا پای حقیر انداخت که قابل توصیف نیست باید می دیدید تا متوجه می شدید که من چه می گویم! بعد از آن نگاه، رو به من کرد وگفت ببخشید چند ماهه دنیا آمده اید؟! گفتم وا...آنطور که ابوین محترم ما می گفتند یه چند ماهی هم از نه ماه نیز رد شده تا پا به این کره خاکی گذاشته ام!گفت:نه فکر نکنم؟گفتم چرا؟ گفت:گفت آخه مرد حسابی خودرو که که گوجه وبادمجان نیست که بچینیم وتقدیم جنابعالی کنیم! لااقل یک مدتی وقت می برد تا ساخته شود! گفتم ببخشید شما که گفتید دو ماهه تحویل می دهیم,چی شده که زیر قولتان می زنید؟!گفت ما گفتیم ولی از آنجائیکه ما معمولا مشتری مدار هستیم واز حقوق مشتریانمان تمام قد دفاع می کنیم از این رو تحویل خودرو را یک ماه یک ماه عقب می اندازیم تا سال به پایان برسد وبا یک تیر چند هدف را به نفع مشتری بزنیم! اول اینکه اگر سر موقع خودرو را تحویل شمابدهیم مجبوریم خودروی امروز که مدل ۹۶است بدهیم ولی اگر سال بعد تحویل بدهیم یه مدل بالاتر می شود که به نفع شماست دوم اینکه خوب مدت چندین ماه پول بنزین,روغن,استهلاک و.... به

نفع مشتری است سوم اینکه...

دیگر نگذاشتم ادامه بدهد گفتم قربان همچین بدک هم نمی گویی,دیگر لازم نیست ادامه بدهید,پس می روم ان شاالله سال آینده اگر نمردم منتظر تلفن شما می مانم هر وقت خودرو آمدمرا در جریان بگذارید! خودمانیم, اینقدر باخوشحالی از ایران خودرو خارج شدم به مانند اینکه الان ماشینم را تحویل وسوار آن راهی خانه ام.

البته شما که غریبه نیستید در بین راه به فکر تخم مرغ کذایی که در جیبم بی استفاده مانده بود,افتادم که حتما تا روز تحویل ماشین فاسد می شود!مطمئنم که اگر این موضوع را با مسئول ایران خودرو در میان می گذاشتم حتما یه ایده عالی برایش داشتند تا بلامصرف نماند ولی حیف که از ذوق اینکه ایران خودرو سال بعد خودروی مدل بالاتری تحویلم می دهد (اگر تا آن روزاز ذوق سکته نکنم)موضوع تخم مرغ فراموشم شد که با مسئول ایران خودرو در میان بگذارم! حیف شد که نگفتم.

در پایان یک تذکر به خوانندگان عزیز,اون اینکه این حقیر اگر از ذوق سکته کردم آن را به حساب ایران دیگرخودرو نگذارید چرا که مقصر خودم هستم که می خواستم آن قدر ذوق زده نشوم که بمیرم!به قول اون ضرب المثل این تو بمیری از اون توبمیری ها نیست!!!!

انتهای پیام