داخلی آرشيو خبر صفحه 
امتیاز مثبت 
۱
 
یادداشت/ عباس نورزائی
نگاهی از روی توهم دانشمندی٬ که باید در مدیران سازمان های دولتی مرکز نشین٬ تغییر یابد
کد مطلب: ۶۱۲۰۵
تاریخ انتشار:چهارشنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۶ ساعت ۰۷:۳۸
گاه باز شاهی بر شانه ات می نشیند٬ یا جبر تاریخی٬ یا سایه ی خوش یُمن کسی٬ یا به واسطه ی رابطه مداری٬ گذرت به وزارت خانه ای یا دستگاه دولتی مستقر در تهران می افتد و جایگاهی اداری در آنجا یا مرکز استان٬ گیرت می افتد.
نگاهی از روی توهم دانشمندی٬ که باید در مدیران سازمان های دولتی مرکز نشین٬ تغییر یابد
به گزارش پایگاه خبری اوشیدا؛ اگر برای رسیدن به آن جایگاه٬ پله های ترقی را طی کرده باشی یا به اقتضای تجربه ی کسب شده٬ در آن جایگاه قرار گرفته باشی که فبه المراد و بهترین حالت ممکن هم برای شما است که مبارکت باشد٬ هم برای مردم و زیردستانی که از تو خدمت می گیرند.

اما در مواردی عدیده شاهد آن هستیم که فرد بر مسئولیتی در جایگاه های یاد شده٬ چنبره زده که خود کمترین اطلاعات یا اِشراف را ندارد و صرفاً نان جایگاه خود در وزارت یا مرکز استان را می خورد و به همه ی آدمهایی که در استان یا شهرستان٬ شاغل هستند به دیده ی افرادی هالو٬ کم فهم و جاهل نسبت به کارشان می نگرد.

اما فراوان شاهد بوده ایم که نیروهای استانی یا شهرستانی در سطحی بسیار عالی به موضوع واقف بوده اند٬ عالمانه حرف زده و نظر کارشناسی داده اند و کسی که هالو بوده یا نفهمیده همان کسی است که در مرکز نشسته و جایگاه را اشغال و لوث کرده است.

در یک پیگیری اجرایی مقرر بود تا در مناطق صعب العبور جنوب کرمان٬ جاده ای احداث شود روستاهای آن سوی کوهستان٬ ارتباط شان برقرار نبود و با حیوانات طی مسیر می کردند اعتبار احداث جاده تصویب شد و کار راه سازی آغاز شد مدیر استانی معتقد بود که ابتدا باید کوه بُری کنند٬ مسیر را برای رفت و آمد مردم حتی به صورت خاکی باز شود و بعد قطعه قطعه٬ آسفالت جاده را انجام دهند اما مسئول تهرانی می گفت خیر باید کل عملیات یک قطعه را کامل انجام دهید٬ آسفالتش کنید٬ بعد قطعه ای دیگر از جاده را اقدام کنید.

درک مشکل روستائیان در نداشتن ارتباط برای مدیر تهرانی ممکن نبود آنگاه که به اصرار به منطقه آمد و شرایط مردم را دید٬ گفت: «اینها را چه به آسفالت٬ فعلاَ مسیر را گشوده٬ ارتباط شان را برقرار کنید» و بعد اقرار کردند که وجود چنین وضعیتی برای روستائیان٬ در مخیله ی ما هم نمی گنجید.

بیایید نگاه مان را نسبت به افراد٬ صرف نظر از قومیت٬ محل جغرافیایی اسکان٬ سطح سازمانی٬ نوع پوشش٬ نوع تیپ و قیافه٬ تغییر دهیم.

شاید ژولیده پوشی دانشمند٬ در یک قومی که به تصور غلط ما سطح پایین است٬ با چهره ای خداداده اما بدترکیب در دورترین نقطه ی جغرافیایی٬ طرف مقابل ما باشد.

کلام را متمرکز می کنم بر عصاره ی سخن که در بیان مولای مان علی(ع) به زیبایی آمده است:

آنجا که فرمودند: «خُذ الحكمَةَ حَيثُ كانَتْ وَ انْظُر اِلي ما قالَ و لا تنظُرْ الي مَنْ قال»

حكمت را هر جايي است فرا بگير و نگاه كن به آنچه گفته مي‌شود نه به گوينده.

انتهای پیام
Share/Save/Bookmark