به گزارش پایگاه خبری
اوشیدا؛ مديران ريزبين به دليل غرق شدن در مسائل جزئي، توانايي تحليل كل سيستم و توجه به بهره وري كلي را ندارند در واقع آنها علاوه بر اينكه كليات را فداي جزئيات ميكنند، احترام و اعتماد زير دستان را نيز از دست مي دهند.
مديريت ذرهبيني را توجه شديد به جزئيات و مسائل ريز و كنترل دقيق افراد تعريف کردهاند.
ميكرومديران، مديراني هستند كه به كاركنان خود بسيار نزديكند آنها دائماً بر كار افراد خود نظارت كرده و يكريز اظهار نظر ميكنند(خواه، مثبت يا منفي).
كاركنان چنين مديراني از خود ميپرسند: «چرا رئيس نميگذارد من كار خود را به تنهايي انجام دهم؟ چرا مرا لحظهاي ترك نميكند؟ اين بار ديگر چه مسئلهاي را به من گوشزد خواهد كرد؟»
مديريت ذرهبيني در واقع يك وسواس ناخواسته و يك اختلال رفتاري درست شبيه ساير اختلالات رفتاري اعتيادآور است. وسواس مديران ريزبين، شامل حال همهی كاركنان، چه آنهايي كه بهرهوري بالايي دارند و چه آنهايي كه عملكرد ضعيفي دارند، ميشود.
در حيطهی كاري مديران ميكرو، هيچ كاري تفويض نميشود، نظرات كاركنان ناديده گرفته ميشود و صداي آنها شنيده نميشود. احساس عدم اطمينان و شك و ترديد مدير نسبت به ديگران، كنترل شديد پرسنل را باعث ميشود و همين امر موجب تكرار دوباره كاریها، اتلاف وقت و انرژي و تحميل هزينههاي اضافي بر سازمان ميشود.
چمبرز در آخرين كتاب خود «راهنماي بقاي مديريت ذرهبيني» مينويسد: «بيشتر كاركنان، نزديك به ۸۰ درصد در زندگي كاري خود، مديران ذرهبيني را تجربه ميكنند. طبق تحقيقات وي،۲۲ درصد از مديران با شيوهی مديريت ميكرو، كاركنان خود را اداره ميكنند. چنين شيوهاي اعتماد به نفس كاركنان را تضعيف و آنها را متكي و وابسته بار ميآورد.»
برخي از مديران ميكرو، معتقدند براي انجام درست كارها بايد شخصاً خود اقدام كنند آنها خود را بهترين تصميم گيرندگان ميدانند، تمام كارها و وظايف را در دست ميگيرند و اجازه نميدهند كه تصميمگيري به زير دستان توانا تفويض شود اينگونه افراد اصطلاحاً «همه فن حريف» هستند.
برخي ديگر از مديران ذرهبينی نيز كساني هستند كه كاركنان را ابزار تحقق اهداف ميدانند تا زماني كه كاركنان انتظارات آنها را برآورده سازند، اين مديران مشكلي ندارند اما چنانچه كاري اشتباه انجام گيرد، آنها مستبد و زورگو ميشود و رفتارهاي وسواسگونهی خود را نشان ميدهند. با مطرح كردن سئوالات زير ميتوانيد نشانههاي سندرم مديريت ذرهبيني را تشخيص دهيد:
آيا مدير، زمان زيادي را صرف ميكند تا به كاركنان آموزش دهد، دقيقاً چه كاري و چگونه بايد انجام شود؟ آيا مدير، زمان زيادي را صرف بازبيني پروژهها و كارهاي انجامشده ميكند؟
آيا مدير از اينكه فردي بدون مشورت با وي تصميمي بگيرد يا كاري انجام دهد عصباني ميشود؟ آيا مدير به جاي تأكيد بر سياستها و خطمشيها، زمان زيادي را صرف جزئيات و مسائل كوچك ميكند؟ آيا مدير ترجيح ميدهد به جاي تفويض اختيار، خودش مستقيماً كاركنان را هدايت كند؟
اگر پاسخ شما به حداقل يكي از سئوالات بالا مثبت باشد، فرد مورد نظر احتمالاً به سندرم ميكرو مديريت مبتلا است.
يك از نشانههاي بارز مديران ريزبين، تأكيد بيش از اندازهی آنها بر گزارش كاري است آنها ميخواهند كاركنان لحظهبهلحظه، زمان كاري خود را گزارش دهند.
علاوه بر اين، مديران ذرهبيني كاركناني را كه شبيه خودشان هستند ارتقاء ميدهند بنابراين به اعتقاد دانشمندان، كاركنان چنين مديراني، ياد ميگيرند براي پيشرفت و ارتقا، ريزبين و دقيق باشند و به اين ترتيب آنها نيز تبديل به افرادي ذرهبين ميشوند در عين حال مديران ريزبين از نظر كاركنان، افرادي كنترلچي، ديكتاتور، موشكاف، نقّاد، بوروكراتيك و فضول تلقي ميشوند.
انتهای پیام