معجزه اهل بیت شامل حال بانوی سیستانی شد/ ناکامی سرطان در برابر اراده الهی

به گزارش پایگاه خبری اوشیدا؛ شنیدن داستان افرادی که سلامت خود را با معجزه الهی و شفاعت اهل بیت به دست آورده اند جذاب و دوست داشتنی است و در این راستا هر کدام از ما به کرات از این داستان های واقعی شنیده ایم.

معجزه زمانی رخ می‌دهد که فرد تمامی امید خود را از دست داده و در کمال ناامیدی به یکباره مدد الهی زندگی فرد را فرا گرفته و مشکل و یا بیماری که دیگر درمانی برای او نیست رفع می شود.

معجزات اهل بیت به ویژه امام رضا(ع) بر هیچ کس پوشیده نیست و تاکنون افراد زیادی از معجزات این امام رئوف بهره مند شده اند و گرفتاری که بر آن چاره ای نبوده رفع شده است.

جمیله شفیعی بانوی سیستانی است که در حالی که سرطان تمام وجود او را فراگرفته بود و هیچ درمانی برای آن وجود نداشت توسط امام رضا و حضرت زهرا سلامت خود را بازیافته است.

این بانو در حال حاضر یکی از هنرمندان سیستانی به شمار می رود که به قول معروف از هر انگشت او چندین هنر می‌ریزد.

جمیله شفیعی به خبرنگار اشیدا گفت: در سال ۱۳۷۹ سرطان تمام وجودم را فراگرفت و پس از هشت عمل جراحی نه تنها بهبود حاصل نشد بلکه پزشکان از درمان من قطع امید کردند.

وی افزود: در اوج ناامیدی در فنی و حرفه ای ثبت نام کردم و روز به روز بر تعداد هنرهای خود افزودم به طوری که در طول دوران بیماری بیش از ۳۰ هنر جدید یاد گرفتم.

شفیعی بیان کرد: در آن زمان دخترم تنها ۹ سال داشت و روز به روز ضعیف تر شدنم را در برابر بیماری به عینه می دید و برای به دست آمدن سلامتیم دعا می کرد.

این بانوی سیستانی با عنوان اینکه باید برای دخترم چادر نماز برای جشن تکلیفش خریداری می‌کردم اما به دلیل بیماری و مراجعات مکرر به پزشک فرصتی برای خرید پارچه باقی نمی‌ماند، بیان کرد: یکی از عاداتم خواندن قران و ادعیه قبل از خواب بود.

وی اذعان کرد: همانند هر شب قبل از خواب رو به قبله نشسته و شروع به خواندن قران کردم و سپس خخوابیدم در خواب دیدم که رو به قبله نشسته و قرآن را باز کردم در آنجا فرزندانم در حال بازی و شوهرم هم پیشم نشسته بود.

جمیله اظهار کرد: در خواب می دیدم در عین اینکه قرآن میخوانم از درد هم به خود می پیچم که به ناگاه دیدم یک بانوی بلند قامت با چادر حریر با گل‌های آبی یا سبز با پیراهن حریر از همان پارچه ولی با گل‌های بنفش که از روی سینه و گردن به بالا سرشار از نور بود به همراه یک مرد نورانی نزدیکم شد.

وی در ادامه اضافه کرد: به احترام بی بی و آن مرد نورانی که به نظرم امام رضا بود چرا که همیشه به امام رضا متوسل شده ام، می خواستم بلند شوم که ایشان این اجازه را به من ندادند.

جمیله افزود: بانوی نورانی که مطمئنم حضرت زهرا (س) بود دستی به سرم کشید و گفت غصه نخور خوب می‌شوی که در پاسخ ایشان گفتم که بی بی جان درد خیلی دارم گفت ناراحت نباش.

این بانو که از معجزه ائمه اطهار بهره مند شده، تاکید کرد: صبح که بلند شدم دیگر از درد خبری نبود بنابراین روز بعد بود از ذوق رفتم بازار با کمال تعجب از همان پارچه در یک مغازه دیدم؛ از ذوق می‌خواستم فریاد بزنم؛ بعد از همان پارچه خریدم که از آن چادری برای دخترم و یک پیراهن برای خودم دوختم.

جمیله خاطرنشان کرد: پس از مراجعه به پزشک در کمال ناباوری بیماری دیگر در من وجود نداشت و به طور کامل بهبود یافته بودم.

وی با بیان اینکه سال هاست دیگر دارویی مصرف نمی‌کنم، تاکید کرد: کرامات اهل بیت به ویژه حضرت زهرا و امام رضا شامل حال خیلی از افراد شده و در این راستا خوشا به سعادت ما که در اوج ناامیدی لطف این بزرگواران شامل حال ما شده است.

انتهای پیام