هوش مصنوعی، یک حوزه نوین تکنولوژیک نیست بلکه کاملا برخوردار از ایدئولوژی بوده و اهداف مشخصی را در حوزه ایجاد حاکمیت جهانی دشمن، دنبال میکند.
به گزارش پایگاه خبری
اوشیدا، محمدعلی شکوهیانراد استاددانشگاه تهران در یادداشتی نوشت: به تبع فراگیری دانش سایبرنتیک در دهههای اخیر، هوش مصنوعی نیز که هوشمندسازی ماشینها را بر اساس منطق دانش سایبرنتیک بر عهده دارد، از جایگاهی ویژه و بیبدیل برخوردار شد. امروز با یک جستجوی ساده در فضای سایبر میتوان دیدگاهها و نظرات مختلفی را در خصوص مزایا و معایب هوش مصنوعی بهدست آورد؛ از نگاههایی که صد در صد مخالف توسعهی هوش مصنوعی در زندگی انسان هستند تا نگاههایی که تمام ظرفیت نهفته در این دانش و تکنولوژیهای حاصل از آن را فرصت ناب میدانند. اما در این پیوستار، کدام نگاه درست است؟
همین ابتدا باید بیان شود که اساس هوش مصنوعی بابت ارائهی ویژگیهایی مانند سهولت، دقت، سرعت و ... در بسیاری از امور، کاملاً مطلوب است و جمهوری اسلامی ایران نباید نسبت به مزایای هوشمندسازی در عرصههای مختلف دچار غفلت شود، اما به همین میزان و شاید بیش از آن، اهمیت دارد که متوجه باشیم هوش مصنوعی، صرفا یک حوزه نوین تکنولوژیک نیست بلکه کاملا برخوردار از ایدئولوژی بوده و اهداف مشخصی را در حوزه ایجاد حاکمیت جهانی دشمن، دنبال مینماید.
لذا هوشمندسازیهای بیرویه به خصوص در زمینه اعمال کنترلهای اجتماعی که در مغایرت با مبانی شرعی دین مبین اسلام و قوانین نظام اسلامی است که بدون مداقه در مفاهیم و مبانی پایه و صرفا به ابتناء نوعی ولع تکنولوژیک تجویز میشود، به تدریج کشور را بهسمت تحت سلطه قرار گرفتن سوق میدهد. اما چرا چنین ادعایی مطرح است؟
واقعیت این است که هوش مصنوعی، فراتر از خودکارسازی است، امکان یادگیری دارد و ورودی فرآیندهای تصمیمات آینده را تأمین و بدین ترتیب رسیدن به نتایج منسجم بر اساس اطلاعات و تجربیات گذشته را تسریع و تسهیل مینماید وهمین توصیف از هوش مصنوعی است که معمولاً در ابتدا مثبت و جذاب به نظرمیآید، اما بطن آن بدان معنا است که مسأله بسیار مهم و حیاتی تصمیمسازی و تصمیمگیری از کنترل عموم انسانها خارج و در اختیار معدود انسانهایی قرار میگیرد که هوش مصنوعی را کنترل میکنند.
لذا این اشتباه رایج را باید کنار گذاشت که «هوش مصنوعی و خروجی آن که همان هوشمندسازی است صرفا جنبه رفاه بشری دارد و ابزاری است برای تسریع، تدقیق و تسهیل امور جاری» ولی واقعیت آن است که هوش مصنوعی، به طور کامل در حوزه تصمیمسازی و تصمیمگیری دخالت کرده و به تدریج انسان را از این جایگاه مهم کنار میگذارد و بهعبارت دیگر در صورت میل بیش از حد بهسمت هوشمندسازی مسائل مختلف در کشور، این نکتهی بارز رخ خواهد داد که تصمیمات جهانی از طریق روال هوشمند به کشورها القاء میشود، چیزی که تکینگ تکنولوژی نام دارد.
تکینگی تکنولوژی، بیانگر وضعیتی است که در آن، فهم و محاسبات ذهنی انسان توسط ماشین شکل بگیرد، در این صورت انسان توسط ماشین هوشمند کنترل میشود زیرا آن چیزی را میفهمد که ماشین به وی ارائه میکند. حال اگر تصور میکنید که چنین چیزی محال است یا حدأقل در آیندهی دور ممکن است محقق شود، مثال زیر را ملاحظه فرمایید.
کاربران فضای سایبر، عموماً برای جستجوی هر محتوایی از موتورهای جستجو استفاده میکنند. طبق آمار، اکثر کاربران به خصوص در ایران از موتور جستجوی گوگل بهره میبرند، بدین طریق که یا گوگل را از طریق آدرس www.google.com باز نموده و در نوار جستجو، عبارت مدنظر را وارد میکنند یا پس از باز کردن مرورگر اعم از کروم، فایرفاکس، اپرا و ... بهصورت مستقیم در بخش آدرس مرورگر، عبارت خود را برای جستجو مینویسند که در آن صورت مرورگر بهصورت خودکار، نتایج را از موتور جستجوی گوگل دریافت و ارائه میکند.
حال اگر واژهی Iran را در گوگل جستجو کنیم، چه نتایجی خواهیم داشت؟
چیزی که ملاحظه میشود، معرفی گوگل از ایران برای کاربران، کشوری است که عموماً درگیر مناقشات و بحرانهای اجتماعی است که ارتباط دارد با سبک قدرت و حاکمیت در این کشورو بهعبارت دیگر، ایران از منظر گوگل کشوری است که هژمون حاکمیتی مبتنی بر ایدئولوژی شبیه به کرهی شمالی دارد و جریان آزادیخواهی که عموماً زنان هستند و قصد رها کردن جامعه از این هژمون را دارند.
حال همین جستجو را در موتور جستجوی یاندکس به آدرس www.yandex.com که متعلق به کشور روسیه است و سیاستهای محتوایی آن کاملاً مغایر با آمریکا است، تکرار میکنیم. نتایجی که مشاهده میشود که ایران از منظر یاندکس، کاملا فرهنگی و پر افتخار و با اقتدار معرفی میشود و خبری از مسائل زودگذر اجتماعی که گوگل، آنها را بهعنوان نماد ایران بیان کرده، نیست.
اما هوشمندسازی، نیاز به یک متغیر بسیار مهم برای کنترل دارد که از طریق کنترل آن بتواند همه چیز را در اختیار بگیرد و ابتدا بهنظر میرسد این متغیر بسیار مهم و کلیدی، اطلاعات باشدو این یک پاسخ کاملا درست است اما انسانها مخصوصاحاکمیتها بهخوبی میدانند ارائه اطلاعات شخصی و خصوصی به دیگران چه عواقبی در پی دارد، پس هوش مصنوعی چه چیز دیگری را میتواند کنترل کند تا تمامی انسانها را در اختیار داشته باشد، در عین حالی که حساسیت کنترل اطلاعات را ایجاد نکند؟
اگر بتوان پدیدهای را بهعنوان متغیر کنترل معرفی کرد که ضمن آنکه خود اطلاعات نیست و حساسیت ملتها را به میزان کنترل اطلاعات آنها برانگیخته نمیکند، اما کاربرد کنترلی کاملی برای سلطهی هوش مصنوعی بر جهان داشته باشد، آیا میتوان ادعا نمود که با یک تحول عظیم مواجه هستیم؟تحولی که میتوان آن را انقلاب صنعتی پنجم نامید.
محمدعلی شکوهیانراد، پژوهشگر و نویسنده حوزه مطالعات سایبرنتیک،
پژوهشگر ارشد آزمایشگاه پژوهشی فضای سایبر دانشگاه تهران
انتهای خبر/