یادداشت؛
تنظیمگری هوش مصنوعی و تبدیل تهدیدها به فرصتها
کد مطلب: ۷۵۲۱۱
تاریخ انتشار:جمعه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۲ ساعت ۱۴:۰۳هوش مصنوعی پیشران تحول فناورانه در جوامع امروزی است که میتواند آسیبپذیریها را در عادات و رفتارهای انسان شناسایی و از آنها برای تأثیرگذاری در تصمیمگیریها استفاده کند.
به گزارش اوشیدا، فرشته عسکری استاد دانشگاه آزاد زابل در یادداشتی به اوشیدا نوشت: هوش مصنوعی از مهمترین فناوریهای تحولآفرین عصردیجیتال است که میتواند در حرکت به سمت تحول دیجیتال یاریدهنده باشدو درواقع هوش مصنوعی از دو بخش هوش و مصنوعی تشکیل شده که واژه هوش به معنای عملکرد ذهن در برقراری ارتباط با محیط است و واژه مصنوعی، به معنای ساخته دست بشر، به هوش نسبت داده شده است.
البته این تعریف چندان دقیقی برای هوش مصنوعی نیست؛ هوش مصنوعی بسیار متفاوت از مفهوم هوش در علوم دیگر مانند روانشناسی و مفاهیم مرتبط با آن مثل قوه نطق، عقل و درک معنا میگردد و البته هوش مصنوعی طرح ساخت یک ماشین محاسبهای میباشد، با قدرت انجام همان وظایفی که هوش طبیعی انسان انجام میدهد؛ یعنی بتواند اعمالی را که به هوش انسانی احتیاج دارد، به انجام برساند.
به طور کلی میتوان بیان کرد هر فناوری که هوشمند شدن آن موجب خلق ارزش بیشتری میشود، تحت تأثیر حوزه فناوری هوش مصنوعی قرار میگیرد و پیشرفتش به این فناوری گره میخورد. به طور کلی هوش مصنوعی جایگزین و مکمل هوش انسانی شده است و هر فعالیت و فناوری که به نحوی با هوش انسانی قابلکنترل بوده و توسط انسان به کار گرفته شده است، میتواند توسط هوش مصنوعی کنترل شده و یا جایگزین شود. به عنوان مثال رباتها و پرندههای بی سرنشینی که تاکنون دادهها را از محیط دریافت میکردند و بر مبنای آن با محیط خود تعامل خودکار داشتند، حالا میتوانند از این دادهها یاد گرفته و نیاز به کنترل کمتری از طرف انسان داشته باشند.
ترس جایگزینی انسان با ماشینها در طول سدههای اخیر، همواره ذهن بشر را درگیر کرده است و با این وجود نسبت به میزان خطر هوش مصنوعی اجماع نظر وجود ندارد آن هم در حالی که هوش مصنوعی نمیتواند به طور کامل تواناییهای انسان را تقلید کند، اما در انجام امور تکراری و ابتدایی مفید است و هوش مصنوعی میتواند به لطف خودکارسازی وظایف روزمره و تکراری، راه را برای ظهور خلاقیتهای انسانی هموار کند.
حتی با پذیرش فرض بیخطر بودن توسعه هوش مصنوعی و نقش این فناوری به عنوان دستیار انسان در انجام امور محوله، تنظیمگری این حوزه امری اجتنابناپذیر است.
دولتهای جهان در مواجهه با هوش مصنوعی، سه رویکرد متفاوت دارند. گروهی اعمال مقررات موجود را برای سیستمهای هوش مصنوعی کافی میدانند و معتقد هستند که نیازی به قانونگذاری یا تاسیس نهادهای نظارتی جدید وجود ندارد.
گروه دوم موضع سختتری نسبت به هوش مصنوعی اتخاذ میکنند و کاربردهای مختلف هوش مصنوعی را بر اساس میزان خطر طبقهبندی کرده و خواهان نظارت متناسب بر آن هستند. طیف سوم کشورها معتقدند که دولتها باید با رگولاتور اختصاصی، آزمایشهای دقیق و تأیید پیش از عرضه عمومی، این فناوری را کنترل و مهار کنند.
در نهایت باید پذیرفت که این فناوری قدرتمند در کنار خطراتی که میتواند به وجود آورد فرصتهای خارق العادهای هم ارائه میدهد و بیشک ایجاد توازن میان تهدیدها و فرصتها، مستلزم دقت فراوان در اتخاذ تصمیمات است. رویکرد سنجیده در مواجهه با این فناوری میتواند سنگ بنای تکامل قوانین در آینده و تداوم پیشرفت باشد.
در نهایت باید پذیرفت که این فناوری قدرتمند در کنار خطراتی که میتواند به وجود آورد فرصتهای خارق العادهای هم ارائه میدهد و بیشک ایجاد توازن میان تهدیدها و فرصتها، مستلزم دقت فراوان در اتخاذ تصمیمات است ورویکرد سنجیده در مواجهه با این فناوری میتواند سنگ بنای تکامل قوانین در آینده و تداوم پیشرفت باشدو آنچه باید مورد توجه قرار گیرد این است که اکنون زمان شروع ساخت پایهها فرا رسیده است.