داخلی آرشيو گفتگو صفحه اجتماعی
امتیاز مثبت 
۰
 
جانباز دفاع مقدس:
جانبازان و ایثارگران شهدای زنده‌ هستند
کد مطلب: ۷۶۰۲۳
تاریخ انتشار:شنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۲ ساعت ۱۰:۱۷
جانباز دفاع مقدس گفت: جانبازان و ایثارگران شهدای زنده‌ای هستند که چراغ راه ما می‌باشند و نام‌گذاری روز ولادت حضرت عباس (ع) به نام روز جانباز نیز در همین راستا می‌باشد.
جانبازان و ایثارگران شهدای زنده‌ هستند
رحمدل اعتمادیان به مناسبت روز جانباز، در گفتگو با خبرنگار اوشیدا بیان کرد: اینجانب ضمن گرامیداشت یاد و خاطره حماسه‌‌آفرینی تمامی جانبازان، این روز خجسته و مبارک را به‌تمامی جانبازان سرافراز تبریک و تهنیت عرض نموده و از خداوند متعال توفیق همگان را خواستارم.

جانباز سرافراز دفاع مقدس افزود: متولد ۱۳۴۱ در شهرستان هامون هستم. جنگ تحمیلی که ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ توسط رژیم بعثی صدام شروع شد؛ من در سنگر تعلیم‌وتربیت، در بخش شهرکی و نارویی (شهرستان زهک) به‌عنوان معلم مشغول انجام‌وظیفه بودم.

وی در رابطه‌با تجربهٔ حضورش در جبهه ادامه داد: اولین حضور من در جبهه؛ منطقه عملیاتی عمومی شلمچه بود که در آنجا ریزش گلوله‌های تانک و تفنگ، مثل باران بر روی رزمندگان می‌بارید. در سن ۲۵سالگی همراه با نیروهای بسیج مردمی به فرمان امام خمینی (ره) جهت دفاع از میهن به سرزمین‌های مورد تجاوز رژیم بعثی عراق اعزام شدم. اینجانب بر خود وظیفه دانستم که سنگر تعلیم‌وتربیت را رها کرده و در سنگر دفاع از میهن در جبهه شرکت نمایم.


وی درخصوص مدت اسارت خود بیان کرد:در مدت اسارت که جزو نیروهای مفقودالاثر بودم، کارهای فرهنگی دور از چشم مأموران اردوگاه انجام می‌دادم؛ برای اسرای بی‌سواد کلاس‌های نهضت سوادآموزی که سنگ، قلم و زمین، کاغذ آنها بود؛ برگزار می‌کردم. در اردوگاه، دور از چشم مأموران، نماز جماعت، خواندن زیارت عاشورا و آموزش قرآن توسط اسرایی که حافظ قرآن بودند آموزش داده می‌شد

جانباز و ایثارگر دفاع مقدس درادامه بیان کرد: (تک شلمچه) عراقی‌ها با توپ و تانک در صبح روز ۱۳۶۷/۰۳/۰۴ با یگان‌های توپخانه و تانک‌ها به ما حمله کردند که نیروهای یگان ما تا آخرین گلوله مقاومت نموده و دشمن را مجبور به عقب‌نشینی کردند. از جایی که امکانات دفاعی ما به اتمام رسیده بود دشمن از قسمت ما عقب‌نشینی و از دو جناح عملیات خود را آغاز کرد روگردان ما در محاصره قرار گرفت که تعدادی از رزمندگان شهید و بقیه را اسیر کردند و به شهرهای بصره و بغداد فرستادند. من در اردوگاه شماره ۱۲ اسیر و مفقودالاثر بودم.

جانباز سرافراز با اشاره به اسارت خود اظهار کرد:به بهانه‌های مختلف، تنبیه‌های نظامی فراوانی می‌شدیم. پیرمردها و جوان‌ها را بیشتر از بقیه اذیت می‌کردند و به ما می‌گفتند اگر شما به جبهه نمی‌آمدید ما در جنگ پیروز می‌شدیم. بر اثر شکنجه‌های رژیم بعثی عراق بنده دچار آسیب ۲۵ درصد از ناحیه چشم و بیماری جسمی شدم.

وی در ادامه به‌خاطر وضعیت بسیار بد بهداشت آنجا و شکنجه‌های فراوانی که می‌شدند به بیمارستان اعزام و در اثر عفونت‌کردن بدنشان و در نتیجه خونریزی، شهید می‌شدند.

وی تأکید کرد: چون ما جزء اسرای ثبت‌نام‌نشده بودیم، هیچ ارتباطی با خانواده نداشتم و به مدت ۲ سال و ۳ ماه اسیر بوده‌ام که در ۷ شهریور ۱۳۶۹ با دیگر اسرا به میهن بازگشتم.

وی افزود: همه جانبازان ما با الگو قراردادن صبر و ازخودگذشتگی حضرت عباس (ع) آماده ایثار جان خود بودند و جانبازان ما شهدا زنده‌ای هستند که چراغ راه ما می‌باشند و نام‌گذاری روز ولادت حضرت عباس (ع) به نام روز جانباز نیز در همین راستا می‌باشد .

جانباز سرافراز ما بیان کرد: من در این دو سال و سه ماه، همیشه به فکر خانواده‌ام بودم و چهرهٔ دختر کوچکم همیشه جلوی چشمانم بود که روزی دخترم را ببینم. وقتی به شهر و ولایت خودمان رسیدم جز گریه، چیزی از پدر و مادرم و همسرم ندیدم و خوشحال بودم که دوباره خانواده‌ام را می‌بینم.

این جانباز سرافراز سیستانی گفت:درخواست داریم از نیروهای جوان و متعهد و دوستدار نظام جمهوری اسلامی به وصیت شهدا و نصیحت جانبازان عمل کرده و پشتیبان ولایت‌فقیه باشند.

انتهای خبر/
Share/Save/Bookmark