فرشته عسکری استاد دانشگاه آزاد اسلامی زابل در یادداشتی به
اوشیدا نوشت: مسئله حجاب را نمی‌توان فقط با تبلیغات حل کرد حتی اگر همه بیلبورد‌های شهر را با محوریت حجاب بپوشانیم، باز هم نمی‌توانیم این معضل را برطرف کنیم و این موضوع بسیار مهم نیاز به کار ریشه‌ای دارد.
برای تشویق و ترغیب به حجاب، راهبردی کلان وجود دارد که ذیل آن تکنیک‌هایی مطرح می‌شود و راهبرد کلان این است که ما برای رفتن به‌سمت حجاب راهی نداریم، جز اینکه قله‌ای را نشانه بگیریم و این مطلب طبق نظریه‌ی تعلق در تربیت اسلامی مطرح می‌شود که بسیاری اندیشمندان اسلامی مثل امام خمینی(ره) آیت‌الله حائری و آقای صفایی حائری آن را قبول دارند.
این نظریه می‌گوید ما در تربیت نیازمند هستیم ابتدا یک قله‌ی بلند و آرمان بزرگ را به فرزند یا دانش‌آموز خود نشان دهیم و او را شیفته آن آرمان کنیم. وقتی این اتفاق افتاد، نوجوان حاضر است حرکت کند.
حالا این حرکت لوازمی دارد که باید به سراغشان برود؛ اما اشتباه ما این است که لوازم را به کودک می‌دهیم، طناب کوهنوردی در اختیارش می‌گذاریم، به او یاد می‌دهیم چطور آن را گره بزند، آب‌وهوای کوهستان را برایش شرح می‌دهیم و بعد می‌گوییم چرا او حرکت نمی‌کند؟! خب در این شرایط اصلا شوقی برای حرکت ندارد؛ چون نه قله را می‌شناسد، نه دلش به آن قله متعلق شده است.
ما اگر بتوانیم فرزندان‌مان را انقلابی بار بیاوریم و دل آن‌ها به آن قله‌ی بلند متعلق شود، خودش سراغ حجاب و نماز بهتر و... خواهد رفت اما معضل ما این است که تصور می‌کنیم انقلابی‌بودن مقوله‌ای سیاسی است و آن را کنار می‌گذاریم و می‌گوییم فعلا مسئله فرزند من حجاب است و باید آن را حل کنم ولی اشتباه می‌کنیم.
تا وقتی که به‌سراغ آن آرمان مبارزاتی برای کودک و نوجوان نرویم، مسئله‌ی حجاب حل نخواهد شد، این نکته‌ای اساسی و مهم است که اغلب مغفول واقع می‌شود و طبیعی است در وضع کنونی و عصر ارتباطات و فضای مجازی که دست هر کودک و نوجوانی یک تلفن همراه هست، اگر دل به مبارزه متعلق نشده باشد، از عهده‌ی مبارزه برنمی‌آید و حتما به‌سمت بی‌حجابی و دیگر معضلات کشیده می‌شود
متأسفانه برخی تبیین‌های ما، مثل اینکه می‌گوییم «با حجاب زیباتر می‌شوی، تبیین‌های ضدحجاب است. بسیاری فعالیت‌های کنونی ما در زمینه‌ی حجاب، مثل برخی کتاب‌هایی که نوشته می‌شود یا کلیپ‌هایی که تهیه می‌شود، بعد از مدتی کاملا به ضد حجاب تبدیل خواهد شد.
مبحث دیگر این است که ما باید حجاب را مقوله‌ای تاریخی و بین‌المللی ببینیم؛ یعنی برای کودک و نوجوان‌مان این را روشن کنیم که حجاب صرفا برای انقلاب اسلامی نیست، بلکه مقوله‌ای است که در دین وتاریخ ریشه دارد و هرجا استعمارگران و جریان استکبار خواسته‌اند بر منطقه‌ای سیطره پیدا کنند، از این منظر وارد شده‌اند.
دشمن‌شناسی و شناخت این سیاست‌ها در تاریخ مؤثر است وجه تاریخی مسئله‌ی حجاب، مثل اتفاقاتی که دوره رضاخان در ایران، دوره‌ی آتاتورک در ترکیه و دوره‌ی امان‌الله‌خان در افغانستان روی داد و سیاست‌های مشابهی که آن‌ها پی گرفتند، بسیار اهمیت دارد. نوجوان ما باید با آن‌ها آشنا شود.
نسل جدید نیازمند استدلال است ونوع تربیت ما در چندسال اخیر از مدارس تا خانواده این مشكل را داشتیم كه به این مساله كه غرایز در حفظ نفس و بقای نسل انسان لازم و ضروری است توجه نكرده و به آن نپرداختیم اگر غریزه بد بود خداوند در وجود ما قرار نمی‌داد پس اصل وجودی آن بد نیست بلكه آنچه مهم است كنترل و قدرت مهار توسط انسان است و نوع برخورد با آن است، امروز هم این مشكل وجود دارد اگر در گذشته سركوب غرایز و عدم توجه برای پاسخ مستدل به پرسش نوجوانان جامعه امروز را به این شكل درآورده كه آسیب‌های اجتماعی ناشی از فوران انباشت این امیال را شاهد هستیم و متاسفانه امروز در مدارس و خانواده‌ها فضای بیش از اندازه باز و بدون محدودیت در آینده نه چندان دور آسیب‌های جدی به دنبال خواهد داشت.
عدم تبین درست حجاب، فضاسازی رسانه‌ای، كم كاری حوزه‌ها و دانشگاه‌ها وضعیت فعلی چالش حجاب و عفت را رقم زد درحالی كه بر اساس حدیث امام علی علیه السلام در طوفان‌های روزگار باید مانند درختی می‌بودیم كه این تغییرات ما را به این سو وآن سو نمی‌برد پس اعتقاد محكم و راه‌های مقابله با وسوسه شیطان از جمله تاكید بر نماز كه ما را از ارتكاب فحشا ومنكر بازمی دارد در كنار همه راهكارهایی دیگر باید مورد توجه قرار دهیم.
باید توجه داشته باشیم که یک وجه هویتی نوجوان ما مبارزه است و می‌خواهد هویتش را تعیین کند و تشخصی به خود بدهد، دوست دارد خاص باشد و حالا اگر ذهن او به درون مرزهای جمهوری اسلامی محدود باشد و احساس کند جریان غالب و حاکم قوانین جمهوری اسلامی از جمله حجاب است، اپوزیسیون‌بودن و متشخص‌بودن را به بی‌حجابی تعریف می‌کند و احساس می‌کند اگر بخواهد مبارز باشد باید حجاب نداشته باشد و خاص‌بودن خودش را با بی‌حجابی نشان بدهد؛ اما اگر نگاهش را کلان کنیم و او متوجه شود به‌عکس، جریان حاکم و جریانی که سعی دارد خودش را بر همه تحمیل کند، جریانی است که بی‌حجابی را تشویق می‌کند، مبارزه‌اش سمت‌وسوی دیگری پیدا می‌کند.
انتهای خبر/
