ژینوس
۱۳۹۲-۰۷-۱۰ ۱۴:۰۸:۱۱
طايفه رخشاني
جد بزرگ رخشاني ها رخشان نام دارد كه طايفه نام خود را منتسب به وي مي داند.
رخشان صاحب چهارفرزند به نامهاي بادين ـمانداـ جمال دين وزربخت بوده كه اين اسماءحالت تغيير يافته اسامي بهاءالدين ـجمال الدين ـو زربخت مي باشند كه مدلل بر ديرينگي ووقدمت زمان حيات آنهاست.
هريك از اين فرزندان شاخه اي از تيره هاي طايفه رخشاني را پديد آورده اند كه به نام خود آنها ناميده مي شود.
قسمت اعظم اين تيره ها در نوشكي و دالبندين پاكستان سكونت دارند و تعدادي نيز در ايالت نيمروز افغانستان ساكن اند .
نكته حائز اهميت در مورد طايفه رخشاني اين مطلب است كه در بلوچستان پاكستان فقط دو زبان شاخص وبارز است يكي زبان بلوچي باگویش رخشاني و ديگري ،زبان براهويي مي باشد و اكثر طوايف بلوچ ضمن آنكه به گويش بلوچي رخشاني تكلم مي كنند خود را وابسته به اين طايفه مي دانند. (زبان بلوچی از زبانهای ایرانی شمال باختری است و با زبانهای تاتی، کردی و تالشی نزدیکی زیادی دارد.[۱] برای همین به نظر میرسد گویشوران این زبان در گذشته دور از نواحی شمالی ایران امروزی به بلوچستان کنونی کوچیده باشند.
گویشها
بلوچی را به دو گروه اصلی تقسیم میتوان کرد: شرقی، یا شمال شرقی، و غربی، یا جنوب غربی، عمده بلوچها درسه کشور پاکستان، ایران و افغانستان در سرزمینی نسبتاً وسیع و گرم زندگی میکنند تعدادی ازآنان در ترکمنستان بسر میبرند مجموع قبایل بلوچ جمعیتی بالغ بر ده میلیون نفرتخمین زده میشوند. که بیشتر آنها در دو کشور پاکستان و ایران ساکن اند. اما این رقمها اعتبار قطعی ندارند. بلوچها دراکثرکشورهای جهان سکونت دارند که به دلایل مختلفی از سرزمین خود خارج شدهاند. که بخشی ازآنها درکشورهای حوزه خلیج پارس و برخی درکشورهای آفریقایی زندگی میکنند. بلوچهای افغانستان اغلب در دو ولایت هلمند و نیمروز بسر میبرند.
غربی (رخشانی)
• رخشانی سرحدی
• رخشانی افغانستان
• رخشانی ترکمنستان
• رخشانی پنجگوری
• رخشانی کلاتی
• رخشانی سراوانی
جنوبی (مکرانی)
• لاشاری
• کچی
• کراچی
گویشهای جنوبی یا سلیمانی
• بوگتی (بامبور)
• مری رند (سیبی) که چاکربرهای سیب را شامل میشود
• دوکمی-مزاری
• مندوانی & گویش جاتووی سند غربی)
جماعتي از قبايل بلوچ كه تحت عنوان كلي (رند)ياد مي شوند طايفه رخشاني و ريگي اند كه در زمره ترك كنندگان زمين وداراي اهميت سياسي ويژه شناخته مي شوند. یک روایت بلوچی میگوید:( رخشانی وریگی چوک میر حقیقت حان انت)
تيره هاي مختلف اين طايفه در كشورهاي پاكستان،افغانستان،ايران(سيستان وبلوچستان،فهرج .كرمان،بيرجند . تهران ،سرخس وتركمنستان زندگي مي كنند.
تيره هاي اصلي اين طايفه عبارتند از :
1ـ رخشاني باديني (تيره سرداري)
2ـ رخشاني جمال ديني
3ـرخشاني ماندايي
4ـ رخشاني زربختي
تيره هاي منشعب از4تيره اصلي عبارتند از:
تيره هاي مختلف اين طايفه در كشورهای ایران و پاكستان ، افغانستان ، سيستان و بلوچستان ،هرمزگان ، فهرج ، كرمان ،بيرجند ، لوتک رخشانی ، میان کنگی ؛میرجاوه ؛تهران ، سرخس ,زاهدان وتركمنستان زندگی می كنند .
تیره های بزرگ اين طايفه عبارتند از : رخشانی بادينی (تيره سرداری)؛ رخشانی جمالدینی ؛رخشانی ماندايی ؛رخشانی زربختی .
تيره هاي منشعب از چهار تيره بزرگ عبارتند از :
سارانی(محمود زهی . اسکندرزهی. باران زهی . رستم زهی وکوچک زهی)؛گرگیج(؛گبرزهی , سنگک زهی , حسن زهی , عوض زهی , قنبر زهی , چرخچی , لشکرزهی , بو لاغزهی , گرگندی,طاهرزهی)
جیند زهی؛ فقیرزهی ؛جنگی زهی ؛قنبرزهی (کمرزهی)؛ سیاه پاد؛ ازبک زایی؛ بهلولی؛ ماهککی
سور؛ کبدانی ؛رحمان زهی ؛بیلر؛ مالکی؛ سیاه چم؛ شهمراد زهی ؛کمالان زهی ؛مسری زهی؛ هولازهی ؛اينگل زهی؛ آزات زهی؛ دشتکانی؛ بلغانی؛ مندوزایی؛ غدایزدایی ؛رحیمان زایی ؛بولا زهی ؛ هوت رخشاني.؛سیاه سر و طایفه رند و...
رخشاني هاي سيستان از تيره باديني اند واز دو گروه فارسي زبان و بلوچ زبان ،تشكيل مي شوند كه به ترتيب دردهستان لوتك و منطقه ميانكنگي زندگي مي كنند كه شجره نامه رخشاني هاي سیستان به شرح ذيل مي باشد.
میرحمزه -- میر زمیر ــــــــ میر قاسم ـــــــ میر نصر الدین ــــــــ میر نور شاه (رخشان) ــــــــ میر بادین ــــــــــ میر سیداد ــــــــ میر کرم شاه ـــــــــــ میر شهبیک ــــــــــ میر هارون ــــــــــ میر حیدر ــــــــــــ میر حسن ــــــــــ
میر مانده ـــــــ میرحمزه(حمزه آزرک شاری =رهبر جنبش سیستان علیه اعراب حاکم بر سیستان بزرگ = حَمزه پسر آذَرَک شاری معروف به حمزه بن عبدالله خارجی یکی از ایرانیانی است که بر علیه حکومت خلفای عباسی قیام کرد. قیام او در اواخر سدهٔ دوم هجری در سیستان آغاز شد. او از خوارج بود و نسب خود را به زو طهماسب میرسانید.
او به خاطر این که یکی از عمال نسبت به خود به ستیزه برخاست. حمزه سپاهی بزرگ گرد آورد و توانست که نمایندگان هارون الرشید خلیفهٔ وقت عباسی را شکست دهد و سیستان را از دست آنان خارج کند. او مردم سیستان را از دادن خراج به خلیفه بازداشت و خود نیز چیزی از آنان نگرفت. وی سپس خراسان و کرمان را نیز به سیستان افزود. علی بن عیسی که از طرف خلیفه فرمانروای خراسان بود از هارون کمک خواست. خلیفه به تن خویش به خراسان رفت و اماننامهای نیز برای حمزه نوشت ولی او حاضر به صلح نشد و با سپاهی سی هزار نفری به مقابله شتافت. هنگامی که او به نیشابور رسید شنید که هارون درگذشتهاست و به گماردن پنج هزار سپاهی در سرزمینهای که تسخیر کرده بود بسنده کرده و خود به هند و سند لشکر کشید. حمزه در زمان فرمانروایی مامون به سال ۲۱۳ هجری درگذشت.
میرشاهو ـــــــــ»مير شیهک (ازحاکمان بلوچستان قبل از صفویه )ــــــــ»مير چاكر(ازحاکمان بلوچستان در عهد صفویه )ـــــــــ»مير حمراءــــــــ»مير حسن ـــــــــ»مير بدرالدين ـــــــــ»مير نصرالدين ــــــــ»مير عجب خان ـــــــــ»مير اوديل خان ــــــــ»شادي خان ــــــــ»مير جان بيك خان ـــــــــــ»مير رستم خان ــــــــــ»مير كوچك خان----- مير لشكر خان ــــــــ»محمد رضا خان ـــــــــــ»حسين خان ــــــــــ»لشكر خان
طبق اسناد موجود مير لشكر خان در اطراف تاسوكي ،ريگ چاه وگود زره ،که در آن زمان دشتی آباد وپر رونق بوده است, به شغل دامداري اشتغال داشته وداراي رمه هاي بزرگ شتر وبز وگوسفندبوده و هم پيمان با طايفه براهويي، تأمين امنيت مرزهاي شرقي كشور ر ا بر عهده داشته است .
رخشاني هاي لوتك، از زمان کدخداپسند خان رخشانی که از طرف خاندان علم قاینی حکم کدخدایی سکوهه را داشته است در اطراف سكوهه، سبز كيم ولوتك اقامت داشته اند.( كنل چارلز ادوارد ييت در 27 ژانويه 1894ميلادي از سكوهه ديدن كرده واينگونه مي نويسد: پس از عبور از قلعه سام ( پسند خان رخشاني) كد خداي سكوهه كه بلوچ اهل كراچي است و دو پسرش به پيشباز ما آمده و خوش آمد گويي كردند ...كدخدا مي گفت كه دهكده 300خانوار زندگي مي كردند ولي آنچه را كه من ديدم كمتر از اين مقدار به نظر مي رسيد.
بيشتر ساكنان دهكده سيستاني بودند ،فقط تعداد ي بلوچ كه آن هم بستگي خويشاوندي با كدخدا داشتند در بين آنها به سرمي بردند اما در بيرون از دهكده وضع چنين نبود و چند خانوار بلوچ به طور پراكنده زندگي مي كردند.
...كدخدا پسند خان با ما همكاري مؤثري نداشت واگر همت سلطان ابوتراب نماينده حشمت المك نبود،نمي توانستيم آذوقه و اجناس مورد نياز خود را فراهم كنيم.
...سيستاني هادرباره وي(كدخدا پسند خان رخشاني )مي گفتندكه او سيستاني نيست و اصليت او يلوچ است.
پسند خان رخشاني از موقعيت والايي بر خوردار بود او كه اصليتي چادرنشين و بيابانگرد داشت،رياست ايل خود را كه شمار آنها به هزار خانوار مي رسيد عهده دار بود. افراداين ايل در منطقه گدار شاه وبند سيستان كه قسمتي جزو قلمرو ايران وقسمتي جزو خاك افغانستان محسوب مي شد زندگي مي كردند.
...قلعه سكوهه دو تپه رااز كل سه تپه در بر مي گيرد هر چند ديوارهاي خارجي آن مرمت شده و تقريباٌسالم است ليكن اتاقهاو قسمت داخلي آن به كلي ويران شده و به اصطبل بد منظره اي تبديل گرديده است.
اين قلعه به صورت پادگاني در اختيار يك سلطان يا سوبادار و چند سرباز ازهنگ قاينات قرار داده شده است و كدخدا ي رخشاني بر فراز تپه سوم زندگي مي كند)
ازگویش بلوچي به فارسي وگويش سيستاني تغيير زبان داده اند و از زمان لشكرخان در لوتك رحل اقامت گزيده اندو همچنان مثل سابق با ساير تيره هاي رخشاني مواصلت و ارتباط نزديك دارند و به آداب و رسوم قومي و قبيله خويش به شدت پايبند مي باشند.رخشانی های منطقه میانکنگی به زبان بلوچی تکلم میکنند که طایفه سارانی وگرگیج نیز تیره های منشعب از رخشانی بادینی ورخشانی جمال دینی میباشند.
« شرف» یا «مئیار» ایل رخشانی عبارت است از :
۱ـ پذیرائی و مواظبت از مهمان.
۲ـ امانت داری و درستکاری.
۳ـ در پناه گرفتن هر کسی که تقاضا نماید و محافظت و نگهداری از او تا پاجان .
۴ـ گرفتن بئریا انتقام یعنی خونی در بدل خونی که ریخته شود مگر آنکه خون آشتی را استوار گرداند.
۵ـ پرهیز ار کشتن زن و پسر نابالغ، کولی و کسی که غیر دین باشد ولی با آرامش در همسایگی شان به کار و زنده گی بپردازد.
۶ـ پرهیز از کشتن دشمنی که به زیارت گاهی پناه گزین شده باشد.
۷ـ آمرزیدن دشمن اگر زنی از طایفه او برای آمرزش خواهی آید.
۸ـ آتش بس و آشتی اگر کسی قران بر سرنها ده و میانجی گردد.
۹ـ کشتن زنا کار چون او را زنها رنشاید».
منابع :
زادسروان سيستان (غلامعلي رييس الذاكرين)
عشاير وطوايف سيستان وبلوچستان(ايرج افشار سيستاني)
جغرافياي نيمروز(ذوالفقار كرماني)
سيستان(جي پي تيت)غلامعلي رييس الذاكرين
تاریخ بلوچستان پاکستان
سفرنامه خراسان وسیستان (ادوارد تیت انگلیسی )
الفنبین (تحقیقاتی پیرامون زبان بلوچی وگویش رخشانی) (4247)